مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

مریم خانم

خريد عيد1393

٢٤اسفند سال92من و باباي مريمي تصميم گرفتيم تا بچه ها رو به بازار بزرگ تهران ببريم چون تاحالا به بازار نرفته بودن .مريمه من زياد علاقه اي به قدم زدن نداره و زود گشنه ميشه بيشتر از1ساعت نتونست راه بياد و چون فست فوداي اونجا خيلي شلوغ بودن باباي مريم مارو به پارک شهر برد و از فست فود اونجا براي ما غذا گرفت و مريمم دلي از غذا در اورد ...
29 اسفند 1392

عروسي

٧اسفدسال1392 مريم و خواهرش(شکيلا)به عروسيه دوست دخترعموشون دعوت شده بودند و چون  دختراي من اصلا به عروسي و رقص علاقه ندارن از يک ماه قبل داشتن برنامه ريزي  ميکردن و وقتي اون روز فرارسيد ناديا(دخترخاله ي مريم)زهرا(دخترعموي مريم)مهسا(دوست دخترعموي مريم) به خونه ي ما اومدن و شروع  کردن به حاضر شدن و رفتن که مجلس و بترکونن ...
29 اسفند 1392

دندونی رادمان

٢٢بهمن سال٩٢ رادمان  بلاخره اولین دندونشو در اورد و مامانش یعنی خواهرمن برای رادمان یه   جشن خیلی باحال گرفت کلی به همه مخصوصا بچه ها خوش گذشت و این اولین جشنی بود که مریم    با مهرسا رفته بود دختر گله مامان گلی رقصیدیو شیطنت کردی درسته یه ذره اذیت شدم ولی فدای یه   تار موت مامانی   مانی و مریمی   دوتا دخترای نازم مریمی و ملیسا مریمی و ملیسا جونو سانیا جون ...
18 اسفند 1392

برف بازي

16.11.1392چهارشنبه يه برف شديد کل ايرانو پوشونده ولي درتهران کمتر وقتي توپولوي مامان از     خواب پاشد و ازپنجره بيرونو ديد شروع به پوشيدن لباساي گرم کرد من ازش پرسيدم که چيکارميکني     گفت ماماني برف اومده ميخوام برم بازي دختره گله من عاشق برف بازيه و کليم شيطونه  ولي بلاخره     تونستم نگهش دارم تا چندتا عکس ازش بگيرم اينم مريم خانم با دوستاش در حاله برف بازي     ...
18 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مریم خانم می باشد